چین با اجرای سیاست های گسترده و منسجم علم، فناوری و نوآوری، توانسته است از کشوری کپی کار به سمت کشوری نوآور و خلاق حرکت کند. سیاست های نوآوری چین شامل پنج دسته ی سیاست های علم و فناوری، سیاست های صنعتی، سیاست های تأمین مالی، سیاست های مالیاتی و سیاست های مالی است. همچنین، تحول سیاست گذاری نوآوری در چین را می توان به چهار دوره ی مجزا تقسیم کرد. در دوره ی اول، نقش دولت پررنگ بوده و نقش بنگاه ها در پژوهش و نوآوری ناچیز بوده است. در دوره ی دوم، بنگاه ها و دانشگاه ها نقشی فعال تر در نظام نوآوری کشور ایفا کرده اند و قوانینی برای ایجاد محیط کسب وکار رقابتی تر وضع و اجرا شده است. در دوره ی سوم، نقش بنگاه ها در نظام نوآوری پررنگ تر و تعاملات آن ها با دانشگاه ها و آزمایشگاه های عمومی قوی تر و گسترده تر شده است و سیاست های مالی، تأمین مالی و مالیاتی در این دوره اهمیت بیشتری یافته است. دوره ی چهارم، دوره ی الگوبرداری و یادگیری سیاستی و حرکت به سوی نظام نوآوری بنگاه محور بوده است. در این نوشته، تحول سیاست های نوآوری گسترده ی چین و ویژگی ها و تمرکز هر دوره ی سیاست گذاری بررسی شده است. در بخش پایانی آموزه های سیاست گذاری نوآوری چین برای ایران و سیاست های پیشنهادی براساس آن ارائه شده است.